خسته ام......
انبوهی از دردم رفیق....
ازخودم از زندگی سردم رفیق....
بیصدا در بی کسی هایم گمم....
اعتراف........
دیگر کم آوردم رفیق...!!!
خسته ام......
انبوهی از دردم رفیق....
ازخودم از زندگی سردم رفیق....
بیصدا در بی کسی هایم گمم....
اعتراف........
دیگر کم آوردم رفیق...!!!
بعداز یه دعوای مفصل
از روی لجبازی گوشی رو بزاری رو سایلنت
و بری زیر پتو.
بعد هر چن دقیقه یه بار
گوشه ی پتورو کنار بزنی
و زل بزنی به سقف
تا ببینی نوری افتاده رو سقف یا نه!؟
در ساحل زندگی قدم میزدم......
همه جا،دو جای پا دیدم.....
جای پای منو خدا......
به سخت ترین لحظه ها که رسیدم...فقط یک جای پا دیدم....
گفتم:خدایا مرا در سخت ترین لحظه ها رها کردی؟؟؟
خداگفت:تورا در سخت ترین لحظه ها به دوش کشیدم....!!
خدایااگر سرنوشتم رانوشتی..
پس چرا آرزو کنم!؟؟؟
خدا گفت:
شاید درسرنوشتت نوشته باشم؛
هرچه آرزو کند!!!
گاهی احساس آخرین بیسکویت باقیمانده
در یک بسته ساقه طلایی را دارم!!!
تنها!!!
شکسته!!!
واز همه بدتراینکه....
اوکه مرا میخواست،
دیگر سیر شده..!!!
فقیر بدنبال شادی ثروتمند..
وثرئتمند بدنبال آرامش زندگی فقیراست...
کودک بدنبال آزادی بزرگتر...
وبزرگتر بدنبال سادگی کودک است...
آنان که رفته اند درآرزوی بازگشت...
وآنان که مانده اند،در دل رویای رفتن دارند...
خدایا!!
کدامین پل در کجای دنیا شکسته است
که هیچ کس به مقصد خود نمیرسد؟؟